کتاب های بسیاری در مورد افت شنوایی مرتبط با “سر و صدا” نوشته شده است، اما اجازه دهید فقط از نکات پزشکی مهم در خصوص افت شنوایی به چند نکته مهم برای خوانندگان اشاره کنیم.
به طور متوسط، گوش انسان میتواند، امواج صوتی را در محدودهی 20 هرتز تا 20 کیلوهرترز (20000 هرتز) شناسایی و تشخیص دهد. طبق آزمایشات انجام شده گوش انسان میتواند بین 12 هرتز تا 20 کیلوهرتز را تمیز دهد.
علاوه بر آسیب های بافتی و عملکردی که می تواند صداپیشگان را در معرض خطر و آسیب قرار دهد؛ آسیب های شنیداری نیز می تواند قدرت شنیداری صداپیشگان را دستخوش تغییرات نامطلوبی کند که در این مقاله به آن می پردازیم.
یک روند عادی در کاهش شنوایی مرتبط با افزایش سن در فرکانس های بالا وجود دارد که بر همه ما تاثیر می گذارد.در هنگام تولد، ما می توانیم تا 20000 هرتز، که فراتر از فرکانس سوت سگ است ، بشنویم. در پنجاه سالگی این میزان معمولا به 8000 هرتز کاهش میابد، اما هنوز هم این مقدار برای انسان کافیست (فرکانس صدای پاوروتی در نت “C” اکتاو بالا ، 1024 هرتز است).میزان ضعف شنوائی نیز تا حدودی ارثی است و تا حدودی به دلیل محیط زیست ماست.
اولین پیشنهاد من این است که بلندترین صداهای اطراف خود را ، در مقیاس مدت زمان و شدت ، محاسبه کنید.
برای این کار روی لینک های زیر کلیک کنید و نرم افزار زیر که برای گوشی های هوشمند اندروید و اپل طراحی شده است را دانلود کنید.این نرم افزار به شما بیان می کند که میزان فرکانس آسیب زننده برای شنوایی شما کدام است.
یکی از عوارض مهم در صداپیشگان به ویژه خوانندگان آسیب های شنوایی است ؛ مهم ترین آسیب شنیداری در خوانندگان مربوط به صداهای با فرکانس 4000 هرتز است.(صحبت های روزمره انسان بین 250 هرتز تا 2000هرتز است.و موارد نادر به 8000 هرتز می رسد.)
استانداردهای ایمنی شغلی بیش از 85 دسی بل در مدت زمان چهار ساعت و یا بیشتر را مضر نشان میدهد ؛ که اکثر کنسرت ها بسیار بلندتر از آن هستند. لطفا فراموش نکنید که تمرینات و سرو صداهای تفریحی شامل این قانون می شود!/
در یک کنسرت زنده احساس موسیقی در سالن به صورت زنده وجود دارد که بسیار لذت بخش است؛ موسیقی زنده تقریبا همیشه با صدای بسیار بلند برای سلامتی گوش در دراز مدت مضرر است. اگر اشتباه نکنم اکثر ما طرفدار موسیقی زنده هستیم با این حال، ما باید محیط را درک کنیم و از خودمان محافظت کنیم.کنسرتها اغلب بیش از 110 dBSPL هستند که قرار گرفتن در معرض آن ها در طولانی مدت آسیب زننده است.
یکی از بازخوردهایی که خوانندگان نیاز به آن دارند شنیدن صدای خودشان در حین اجرا است.خواننده نیاز به بازخورد صدای خود (فیدبک شنیداری) دارد تا با آن بتواند صدای خود را کنترل کند؛ برای مثال اگرکسی گوش شما را بگیرد و اجازه شنیدن به صدای خودتان را ندهد شما در کنترل صدا ناتوان خواهید بود. حتی در غیر از آواز خواندن نیز فیدبک شنیداری باعث می شود گوینده با استفاده از بازخورد شنیداری صدای خویش بتواند اشتباهات تلفظی و گفتاری خود را اصلاح کند.بنا بر این خوانندگان دو راه را در پیش روی خود می بینند؛ یا آنکه بلندی صدای خود را به قدری افزایش دهند که صدای آن ها غالب بر صداهای اطراف شود که در این صورت خواننده دچار آسیب ها و اختلالات صوتی مانند گرفتگی صدا می شود. یا آنکه خواننده در هنگام اجرا درکنسرت ها از طریق بلندگوهایی که به سمت خود گذاشته است سعی در شنیدن صدای خود کند ؛ در این صورت نیز در معرض آسیب شنوایی قرار میگیرد.
آسیب های شنیداری در 4000 هرتز اهمیت بیشتری پیدا می کند چراکه این فرکانس در محدوده گفتاری انسان نیز قرار دارد. بنابر این بعد از مدتی خوانندگانی که خود را در معرض آسیب های شنیداری قرار می دهند دیگر قادر به شنیدن برخی از نت ها نخواهند بود. به عنوان مثال فردی که در محدوده 4000 هرتز دچار آسیب شنیداری شده است دیگر قادر به شنیدن نت در آن محدوده را نخواهد بود . جالب است بدانید بعضی از افراد نیز بعد از مدتی که پا به سن می گذارند از برخی موسیقی ها لذت نمیبرند و دلیل آن همین موضوع است .
بنابراین خوانندگان و صداپیشگان و حتی کسانی که در معرض شنیداری طولانی مدت آلات موسیقی هستند باید به صورت دوره ای هر 6 ماه یک بار و یا هر یک سال یکبار برای آزمایشات شنوایی سنجی (Audiometry) اقدام کنند .اهمیت این ارزیابی از آنجاست که “Transient threshold shift” (کاهش افت در محدوده شنوایی) در افراد می تواند اتفاق بیفتند که فرد به مدت سه ماه می تواند با حاکم کردن فضای کم صدا در محیط زندگی و کار ، توانایی شنیداری خود را در آن محدوده احیا کند؛ در صورت از دست دادن زمان طلایی جهت احیا ، این کاهش شنوایی در فرد باقی می ماند و دیگر قابل جبران نیست.
اگر شما از آی پد یا Zune و یا هر دستگاه پخش MP3 دیگری استفاده می کنید، در صورتی که در حال پخش موسیقی خود با صدای بلند هستید خطر ابتلا به توان شنوایی وجود دارد.ما می خواهیم موسیقی را احساس کنیم، همانطور که در نمایش زنده بیشتر آن را احساس می کنیم ، اما زمانی که ما از هدفن ها استفاده می کنیم، تمایل داریم موسیقی را با صدای بلندتر گوش دهیم چراکه در تلاش برای بازسازی این حس نمایش زنده هستیم. در اینجا خطر واقعی وجود دارد و شما باید خود را محدود کنید؛ واقعیت این است که اگر حجم کمتری از صدا را از طریق هدفن بشنویم ، ذهن و گوشمان برای لذت بردن از آن فرکانس ازصدا تنظیم میشوند و ما میتوانیم تجربه سالمی از هدفن را تجربه کنیم؛از سوی دیگر، اگر ما گوش و ذهنمان را به صدای بلند عادت بدهیم، گوشهایمان بی حس می شود و ما شاید فقط آن حس مورد نظر را از صدای بلندتر از صدای قبلی کسب کنیم. این بدیهی است که این یک روند خطرناک است و باید از آن اجتناب شود.